آنچه در این مقاله می خوانید
در فضای رقابتی بازارها، مراحل و روش توسعه کسب و کار موضوعی بسیار تعیین کننده در ماندگاری و سوددهی است.شاید زمانی مجموعهها و سازمانهایی که خدمات و محصولات را به مشتریان ارائه میکردند اندک بودند.اما در حال حاضر مجموعهها برای به دست آوردن مشتریان و جلب اعتماد آنها به رقابت با یکدیگر میپردازند.در این بین مجموعههایی موفق خواهند بود که بدانند توسعه کسب و کار چیست و چطور میتوان آن را عملی کرد. در ادامه ی این مقاله در مورد این موضوع و مفاهیم مربوط به آن توضیح دادهایم.برای آشنایی بیشتر با افزایش سوددهی و پیشرفت کسب و کارها با ما همراه باشید.
توسعه کسب و کار چیست؟
پس از راه اندازی کسب و کار مهم ترین نکته توسعه دادن و گسترش آن است. توسعه کسب و کار فرآیندی است برای رشد و سودآوری بیشتر یک کسب و کار از طریق :
- شناسایی و جذب مشتریان جدید
- وفادار نگه داشتن هر چه بیشتر مشتریان قدیمی
- ایجاد و استفاده از فرصتهای شغلی جدید
- استراتژی پیشرفت کسب و کار
البته این تنها کلیت ماجراست! برای اینکه بتوانیم مشتریان جدید و بالقوه خود را شناسایی کنیم. یا فرصتهایی که قادر به استفاده از آنها هستیم را بیابیم؛ به چیزی بیشتر از جملات کلی نیاز داریم. برای انجام این موارد به یک نقشه دقیق نیاز داریم. استراتژی توسعه کسب و کار اصطلاح فنی برای این نقشه است. استراتژی برای ما تشریح میکند که چگونه به صورت عملی کسب و کار خود را سودآورتر کنیم.در واقع استراتژی مانند یک نقشه به ما میگوید که به جهتی باید حرکت کنیم و بر اساس آن خواهیم دانست از چه اشتباهاتی باید بپرهیزیم.
بخوانید : اصطلاحات مدیریت منابع انسانی | HRMS برای کسب و کار | اجایل | سوالات مصاحبه کاری | HR چیست؟
توسعه از یک سازمان و مجموعه به سازمان و مجموعه ی دیگر متفاوت است. به اصطلاح نمیتوان یک نسخه برای رشد همه کسب و کارها نوشت! هر کسب و کار برای سودآورتر شدن به نقشه مخصوص خود نیازمند است. نقشهای که بر اساس اهداف و چشم اندازهای ممکن و عملی آن تدوین میشود. بنابراین تنها استراتژی متناسب با یک مجموعه و سازمان برای آن مفید خواهد بود.
در گذشته برای افزایش سودآوری سه مرحله در نظر گرفته میشد:
جذب چشم انداز : جذب و ارتباط گرفتن جزیی با مشتریان بالقوه، ایجاد شهرت و افزایش تاثیرگذاری کسب و کار
ایجاد رابطه : عمیقتر کردن ارتباط با مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان علاقهمند به محصول و خدمات شما.مشتریان علاقهمند، هنوز آماده تصمیم گیری و خرید نیستند اما فرصتهایی هستند که یک کسب و کار میتواند از آنها بهره ببرد.
تبدیل فرصتها به مشتریان بالفعل : آسان کردن تصمیم گیری برای مشتری علاقهمند و درگیر با محصول و خدمت شما.
مرحله یک و دو غالبا بر عهده بخش بازاریابی و مرحله سوم وظیفه واحد فروش تلقی میشدند. در واقع این مراحل هرکدام فرآیندی جدا از دیگری بود که توسط افراد متفاوتی طرح ریزی و اجرا میشد.اما امروزه به این سه مرحله به چشم یک مرحله و فرآیند کلی نگاه میشود که به آن توسعه کسب و کار گفته میشود.ما برای سودآوری و رشد کسب و کار به یک استراتژی واحد نیاز داریم. که همه مراحل را شکل خواهد داد.
منبع : Hingemarketing.com
مثالی از افزایش رشد و سودآوری
مثلا اگر فردی که مالک یک فروشگاه است تصمیم بگیرد فروشگاه خود را به نقطه ای پر رفت و آمدتر منتقل کند و از این طریق بیشتر به چشم رهگذران بیاید؛ میتوان گفت تصمیم او یک راهکار برای توسعه کسب و کار و افزایش سودآوری است.
اما تقریبا میتوان هر کاری که برای افزایش سود به ذهن میرسد را انجام داد اما به همین سادگی نمیتوان تضمین کرد که آن راهکار در عمل ما را به سود بیشتر خواهد رساند.برای اینکه بتوانیم مطمئن باشیم که با انجام روش و راهبردهایی سود ما بیشتر خواهد شد؛ باید بتوانیم مواردی را در طرح ریزی استراژی توسعه در نظر بگیریم که در ادامه در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم نمود.
موارد قابل توجه در توسعه کسب و کار
فرآیند راه اندازی و پیشرفت کسب و کار، طولانی مدت است و در بلند مدت به ثمر خواهد رسید.اما زمانبر بودن تنها دشواری و پیچیدگی پیش روی ما نیست.بلکه تشخیص و شناسایی شیوههای درست و عملی نیز مسئله بسیار مهمی است که نباید آن را از قلم بیاندازیم.اگر در جهت موثر تلاش نکنیم؛ تلاش ما بیحاصل بوده و در واقع تنها هدر رفت انرژی، زمان و هزینه است.با در نظر گرفتن مجموعه ای از اصول توسعه کسب و کارها میتوانیم با اطمینان بیشتری عمل کنیم.هر روش توسعه و کسب و کار که ما قصد به کار گیری آن را داریم باید بتواند فرصتهای مارا افزایش دهد.با افزایش فرصتها، شانس موفقیت و رشد ما نیز افزایش خواهد یافت.اصولی که در ادامه معرفی میکنیم تضمین میکنند که یک راهکار و استراتژی، فرصتهای یک کسب و کار و به دنبال آن سود را افزایش دهد.
۱- مشتری باید کانون توجه شما باشد :
تنها در صورتی که محصول یا خدمات خود را بر اساس خواسته و نیاز مشتریان خود تولید کنید میتوانید از به فروش رفتن آنها مطمئن باشید.به زبان ساده مشتری باید محصول یا خدمت شما را بخواهد! تنها راه آن هم توجه به این است که مشتری شما چه نیاز دارد و چه سلیقهای دارد.
۲- محصول و خدمت شما باید از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد :
امروزه در دورهای زندگی میکنیم که تقریبا در همه حوزهها رقبای زیادی وجود دارند.حدس میزنید مشتریان کدام کسب و کار را به رقبا ترجیح میدهند؟ قطعا کسب و کاری که محصول و خدمت با کیفیتتری به آنان ارائه بدهد.
البته ذکر یک نکته دیگر هم ضروری است.کیفیت فقط یک مزیت در رقابت نیست! حتی اگر رقبای بسیاری هم نداشته باشید؛ باید رضایت مشتری خود را جلب کنید.در چنین حالتی مشتری مجددا به سراغتان خواهد آمد.کیفیت عاملی است که موجب رضایت و اطمینان مشتریان شده و از این طریق موجب توسعه کسب و کار میشود.
۳- ارتباطات و فرآیندهای داخلی خود را افزایش دهید :
زمانی که فرآیندهای داخلی در یک مجموعه سامان یافته و گسترده باشد؛ بازده مجموعه افزایش مییابد.بازده بیشتر یعنی تلاش و هزینهای که صرف میشود ثمر بخشی و سوددهی بیشتری خواهد داشت.هیچ چیز مانند هدر رفت هزینه، زمان و انرژی یک کسب و کار را از پا نمیاندازد.
۴-چشم از رقبای خود برندارید:
برای اینکه بتوانید کسب و کار خود را توسعه دهید باید بتوانید با رقبای خود رقابت کرده و از آنها پیشی بگیرید. برای رقابت، قبل از انجام هر کاری باید بتوانید علل موفقیت و نقاط آسیب پذیر رقیبان خود را شناسایی کنید.تحلیل رقبا فارغ از روش توسعه کسب و کار یک مرحله ضروری است. کمتر کسی مانند رقیبی که قصد پیشی گرفتن از او را دارید به شما راههای موفقیت را نشان میدهد.
۵- به منابع انسانی و اصول توسعه آن بها بدهید :
برخلاف تصور رایج، مشتریان سرمایههای یک کسب و کار نیستند بلکه دستاوردهای کسب و کارند.سرمایه هر مجموعه منابع انسانی آن مجموعه است.باید صادق باشیم آنچه یک سازمان یا مجموعه را به جلو هل میدهد؛ نیروی انسانی آن است. هر تاکتیک و روش توسعه به دست نیروی انسانی یک مجموعه به اجرا در میآید.
۶- با پیشرفت فناوری همراه شوید :
پیشرفت فناوری بسیاری از فرآیندها را ساده نموده است.از حضور و غیاب کارکنان تا ایده پردازی در حوزههای گوناگون یک کسب و کار، با فناوری به راحتترین شکل قابل انجام است. قبول داریم که تغییر در یک سازمان یا مجموعه دشوار و زمانبر است اما ناچار باید به آن تن دهیم.همه ما دیدهایم که بسیاری از کسب و کارهای با قدمت به دلیل مقاومت در برابر فناوری از رونق افتاده اند.برای مثال میتوانید از نرم افزار حضور و غیاب و اپهای مدیریت زمان و … استفاده نمایید.
۷- چشم انداز و استراژی دقیق و روشن داشته باشید :
باید برای خود چشم اندازی از آن چه قصد دارید به دست آورید داشته باشید.طبیعتا اگر برای شما روشن نباشد که به سمت چه چیزی باید حرکت کنید؛ نمیتوانید قدم از قدم بردارید.حتی چه بسی اقداماتی انجام دهید؛ اما چون در جهت چشم انداز مشخصی نیستند؛ موثر واقع نشوند.بنابراین در قدم اول باید مشخص کنید که چه اهدافی دارید.بر اساس آن یک چشم انداز از آینده ای که میخواهید به آن برسید برای خود بسازید.قدم بعدی داشتن یک استراتژی دقیق، روشن و عملی برای رسیدن به چشم انداز است.شاید مجموعه ای را دیده باشید که بدون اهمیت به این موارد به موفقیت رسیده باشد. اما شما نمیدانید هدررفت و تلاشهای منجر به خطای این مجموعه چقدر بوده است.رعایت این موارد به شما اجازه میدهد تا با حداقل هدر رفت و اتلاف سرمایههای خود نسبت به توسعه کسب و کار اقدام نمایید.
۸- امور مالی خود را به دقت مدیریت کنید :
اگر نظارتی بر امور مالی خود نداشته باشید؛ عجیب است اگر انتظار داشته باشید کسب و کارتان بهینه باشد.شاید بارها در این مقاله به موضوع بهینه بودن برای توسعه کسب و کار اشاره کرده باشیم. اما علت آن اهمیت بهینه بودن در توسعه و رشد در سوددهی است.اگر منابع و سرمایههای خود را به دقت مدیریت نکنید به ناچار باید بپذیرید که مطابق با توان و پتانسیل خود رشد نخواهید داشت.زیرا بخشی از اقدامات شما به دلیل اتلاف، برای کسب و کارتان بی فایده و حتی گاهی مضر خواهد بود.
۹- از شراکت و همکاری نترسید :
یکی از روشهای توسعه، همکاری و مشارکت در برخی پروژهها است. البته ما در قسمت تحلیل رقبا در این رابطه صحبت کردیم که نباید از رقابت ترسید و همیشه باید نگاهی به رقبا داشت. با وجود این در مواقعی یک همکاری و شراکت حساب شده میتواند به سوددهی بیشتر کمک کند.
۱۰- محصولات و خدمات تاریخ انقضا دارند! آنها را به روز رسانی کنید :
محصولات و خدماتی که یک مجموعه یا سازمان ارائه میدهد باید با خواسته و نیاز مشتری مطابق باشد. خواسته و نیازهای مشتریان نیز با زمان مرتبا دچار تغییر میشود.پس راه حل توسعه کسب و کار چیست؟ آیا باید مدام دست به ایجاد محصول و خدمت جدید بزنیم؟ به هیچ وجه! ابدا لازم نیست ذهنتان را درگیر طراحی محصول و خدمت جدید کنید.بلکه به سادگی میتوانید با درنظر گرفتن دقیق تغییری که در نیاز و خواسته مشتریان رخ میدهد؛ محصولات و خدمات خود را بهروزرسانی کنید.یعنی تغییرات جزیی اما موثر در آنها ایجاد کنید تا همچنان برطرف کننده نیاز مشتریان و مطابق میل آنان باشد.اما یک پرسش مهم در این زمینه این است که چگونه بفهمیم نیاز مشتریان چه تغییری میکند؟ بازخوردهای مشتریان راهنمای خوبی در این زمینه است.با توجه به بازخوردهای مشتریان میتوان فهمید چه ویژگیهایی از محصول باید ثابت بماند و چه ویژگیهایی نیازمند تغییر است.
مراحل و روش توسعه کسب و کار چیست؟
رشد و توسعه کسب و کار مانند هر فرآیندی دارای روش و مراحل ویژهای است.این روش طی آزمون و خطای کسب و کارهای مختلف به عنوان روشی جامع پذیرفته میشود.در ادامه با هم گام های آن را بررسی میکنیم.
تحلیل کسب و کار
تحلیل یک مجموعه، سازمان یا کسب و کار به معنای بررسی نقاط ضعف و چالشهای یک کسب و کار و راهکارهایی برای بهبود آنها است.با کمک تحلیل میتوان مشکلات و موانعی که بر سر راه شما برای رسیدن به چشم انداز و هدف هایتان وجود دارد را برطرف کرد.با تحلیل میتوان ناهمواریهای مسیر توسعه و پیشرفت کسب و کار را شناخت و هموار نمود.
تشکیل یک تیم برای تحلیل و توسعه کسب و کار
آیا شما به تحلیل هر فردی اعتماد دارید؟ حاضر هستید بر اساس آن تحلیل دست به اقدام بزنید؟
احتمالا پاسخ شما به هر دو پرسش خیر است.حق با شماست! هر تحلیلی قابل اعتماد نبوده و موجب بهبود شرایط نمیشود.حتی تحلیلهای نسنجیده و عمل بر اساس آنها میتواند شرایط را وخیمتر کرده و شما را از اهدافتان دور نماید.بنابراین باید برای تحلیل کسب و کارتان از یک تیم با تجربه و توانمند کمک بگیرید.افرادی که بدانند روش توسعه کسب و کار چیست و شناخت خوبی از ساز و کارهای بازار داشته باشند.این افراد کسانی هستند که قادر به نوشتن استراتژی توسعه هستند.یک تیم مجرب تحلیلگر میتواند با راهکارها و تکنیکهایی که به شما برای سودآوری پیشنهاد میکند؛ چشم انداز شما را به واقعیت عملی تبدیل نماید.مدیریت این تیم با فردی است که در حوزه گسترش کسب و کارها تخصص و تجربه داشته باشد.برای مطالعه بیشتر در مورد مدیر توسعه کسب و کار می توانید مقاله ما به همین نام را بخوانید.
بررسی وضع موجود
تیم تحلیلگر ابتدا شرایط کنونی کسب و کار را بررسی میکند.باید روشن شود که شرایط فعلی چه فاصلهای با چشم انداز دارد.در این قسمت باید بتوانیم نقاط ضعف و مواردی که در ادامه باید برای تغییر آنها تلاش کرد را مشخص نماییم.
تعیین افراد ذینفع در کسب و کار
افراد ذینفع به تمام افرادی گفته میشود که در یک کسب و کار سود میبرند.برای مثال در یک شرکت خدماتی، صاحبان شرکت، کارکنان و نیروی انسانی شرکت و دریافت کنندگان خدمت یعنی مشتریان ذینفع هستند.برای اینکه بتوانیم برای پیشرفت کسب و کار خود استراتژی داشته باشیم؛ بایست بدانیم که افراد ذینفع چه کسانی هستند.دلیل این مورد را در ادامه روشن خواهیم نمود.
تعیین خواسته و نیاز افراد ذینفع در توسعه کسب و کار
پس از اینکه افراد دخیل در یک کسب و کار را معین نمودیم؛ باید بفهمیم نیاز آنها برای حرکت در جهت توسعه و پیشرفت چیست. به زبان دیگر باید بدانیم که چه نیازهایی از ذی نفعان باید برآورده شود تا مجموعه در جهت رشد و سودآوری حرکت کند.برای اینکه نیازهای افراد را بفهمیم میتوانیم از راههایی از جمله استفاده از پرسشنامه و نظرسنجی، جلسات بحث به صورت گروهی، صحبت با افراد به صورت تکی، رجوع به اسناد و آمارهای موجود و… بهره گرفت.
مشخص نمودن توانمندیهای کسب و کار
در این قسمت باید تواناییهایی را مشخص کرد که کسب و کار در حال حاضر دارد. از توانمندیهای کنونی میتوان برای رشد و توسعه در آینده استفاده کرد.توانمندیهای کسب و کار در واقع مانند پشتوانه و سرمایه آن در مسیر توسعه است.اگر راه حلی بخواهیم برای توسعه کسب و کار پیشنهاد دهیم؛ این راه حل باید بر اساس توانمندیهای کنونی آن کسب و کار باشد.(در این بخش هم از تحلیل بهره میبریم اما نگاه تحلیلی، متفاوت با مرحله اول است.)
پیشنهاد راه حل
تیم تحلیلگر با طی کردن مراحلی که گفتیم و با تکیه بر تجربه خود میتوانند راه حلهایی به صاحب یک کسب و کار برای رشد و توسعه آن ارائه دهند.پس از اینکه راه حل به اجرا در بیاید؛ باید مجددا آن را بررسی نمود و تعیین کرد که چه تغییراتی باید ایجاد شود تا راه حل موثرتر باشد.بازبینی و ارزیابی راه حل نیز برعهده تیم تحلیلگر است.در نهایت نیز تیم تحلیلگر باید در مورد میزان توسعه و پیشرفت به مجموعه گزارش دهد.
8 نمونه از برترین استراتژیهای توسعه کسب و کار 1403
بهینه سازی مدل کسب و کار
در این روش توسعه کسب و کار میتوان مدلی که کسب و کار بر آن اساس سودآوری میکند را در جهت توسعه و پیشرفت ارتقا داد.این استراتژی در واقع حفظ نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف است تا مدلی بهینهتر حاصل شود.برای مثال ایجاد تغییرات در محصولات، روش و فرآیند تولید، نحوه فروش و توزیع و… تغییر در مدل کسب و کار هستند.دقت داشته باشید که هدف این تغییر بهبود است و نه صرفا تغییر.بنابراین تغییراتی باید مدنظر قرار بگیرد که ما را به این هدف خواهد رساند.
شبکه سازی
شبکه سازی به حضور در شبکههای مجازی و یا ایجاد شبکهای از ارتباطات در دنیای فیزیکی اشاره دارد.شبکه سازی از جهات مختلف میتواند زمینه رشد و توسعه کسب و کار را فراهم کند. رایج ترین و شناخته شدهترین نقش شبکه سازی، رشد بازار و جامعه مشتریان یک کسب و کار است.
تبلیغات
تبلیغات تا حدی شناخته شدهترین استراتژی توسعه کسب و کار است.در حال حاضر کمتر کسی به نقش تبلیغات بیتوجهی میکند.تبلیغات از راههای مختلف انجام میگیرد.از نصب بنر و توزیع بروشور گرفته تا شرکت در کمپین تبلیغاتی و حضور در رویدادهایی که به کسب و کارها امکان معرفی میدهند. هزینه و میزان تاثیر هر یک از شیوههای تبلیغات با دیگری متفاوت است.نکته مهم این است که الزاما پرهزینهترین تبلیغات، بهترین و موثرترین نیست.در انتخاب شیوه استفاده از تبلیغات باید هوشمند بود و گزینه ای را انتخاب کرد که در صرف هزینه بهینه بوده و متناسب با کسب و کار باشد.تبلیغات بهینه یعنی تبلیغاتی که به ازای هزینهای که صرف میشود قادر به سودآوری باشد.تشخیص چنین تبلیغاتی تنها از عهده متخصصان حوزه تبلیغات و تیم تحلیل کسب و کار بر میآید.
بازاریابی ( به صورت تلفنی/پیامکی/ایمیلی/اینستاگرامی/تلگرامی و…)
در انتخاب بازار یابی به عنوان روش توسعه کسب و کار باید به جامعه مشتریان دقت کرد.برای مثال اگر مشتریان یک محصول یا خدمت غالبا قشر جوان باشد باید بازاریابی چون بازاریابی اینستاگرامی و تلگرامی را انتخاب نمود.نکته ی کلی در این انتخاب این است که باید فقط به دنبال مخاطب هدف خود باشید و بر اساس آن شیوه بازار یابی را انتخاب کنید.شما تنها قادر هستید مشتریان بالقوه خود را به مشتریان بالفعل و وفادار تبدیل کنید.پس چه بهتر که برای بازاریابی نیز تنها به سراغ مشتریان احتمالی خود بروید.
توسعه بازار هدف
این استراتژی توسعه کسب و کار به معنای این است که یک کسب و کار بدون ایجاد تغییرات اساسی در محصولات یا خدمات خود، حوزههای جدیدی را بازار هدف خود قرار دهد.برای مثال محصولی که مصارف پزشکی و بهداشتی داشته است را با انجام تغییرات جزیی به بازار مراقبت پوست و زیبایی نیز معرفی نماید.مثال خوب دیگری محصولی مانند ضدآفتاب است. در گذشته صرفا بانوان بازار هدف ضدآفتاب بودند. اما اخیرا بدون هیچ تغییری و تنها با اضافه کردن عنوان «ضدآفتاب مردانه» آقایان نیز بازار هدف آن شدهاند.
پیشرفت و بهبود محصولات یا خدمات
گاهی با ایجاد تغییرات اساسی در محصولات و خدمات یک کسب و کار میتوان به رشد و سودآوری رسید.این تغییرات اساسی باید در جهت نزدیک کردن محصول فعلی به معیارها و خواسته ی مشتریان و بازار هدف باشد.البته تغییرات در جهت افزایش کیفیت فارغ از هر ویژگی دیگر، غالبا اثر مثبتی بر سودآوری دارد. سود آوری و رشد از طریق افزایش کیفیت معمولا در بلند مدت به نتیجه خواهد رسید.بنابراین اگر یک کسب و کار در شرایطی نیست که بتواند برای مسیرهای بلند مدت سرمایهگذاری کند؛ شاید افزایش کیفیت استراتژی مناسبی برای آن نباشد.تشخیص چنین مسئله ای نیازمند تخصص و تجربه است.
مشارکت تجاری
مشارکت با یک کسب و کار دیگر اگر حساب شده و سنجیده باشد میتواند موجب رشد هر دو کسب و کار گردد. پیش از این نیز در قسمت اصول توسعه کسب و کار عنوان کردیم که همکاری و شراکت با رقبا الزاما ضرر آفرین نیست. با همکاری با رقبای خود حتی میتوانید زمینه را برای رقابت بیشتر فراهم کنید. زمانی که با یک رقیب همکاری میکنید؛ شما به بازار هدف، مشتریان و شبکه ارتباطات آن کسب و کار دست پیدا میکنید. در نتیجه این زمینه برای شما به وجود خواهد آمد که در آینده به رقابت جدیتری با مجموعه رقیب خود بپردازید. مشارکت تجاری موقعیتی است که میتواند برای شما به فرصت خوبی برای توسعه کسب و کار و رشد آن تبدیل شود.
توسعه سازمانی
استراتژی توسعه سازمانی برای برخی از مجموعهها بسیار کاربردی و راهگشا است.این استراتژی به بهینه کردن و عیبیابی ساختار درون سازمانی اشاره میکند.هر مجموعه و سازمانی نقاط کوری دارد که موجب اتلاف و هدر رفت سرمایه است.با توسعه و بهبود ساختار سازمانی میتوان این نقاط کور را به حداقل رساند.با به حداقل رساندن این نقاط، بازدهی مجموعه بالا رفته و در نتیجه بهینه تر میگردد.
واحد توسعه کسب و کار چه وظایفی دارد؟
وظایف واحد توسعه کسب و کار در یک مجموعه یا سازمان اموری مانند کلیه ی برنامهریزیها، استراتژیها، فرایندها و مواردی را در بر می گیرد که در راستای به وجود آوردن فرصت و موقعیت رشد برای کسب و کار و عملی کردن آن ها انجام می گردد. اصلی ترین هدف واحد توسعه کسب و کار، به وجود آوردن ارزش هایی پایدار و کاندگار در طولانی مدت برای مجموعه و مشتریان آن است.چنین فرآیندی همان طور که پیش از این مفصلا توضیح داده ایم برای بهبود و ارتقا عملکرد، بالابردن درآمد شرکت، موفقیت در رقابت با رقیبان و توسعه و بهبود محصولات و خدمات انجام می گردد.
واحد توسعه در یک مجموعه از چند طریق می تواند به اهدافش دست یابد:
- توسعه دادن بازار
- توسعه دادن و بهبود محصولات و خدمات
- توسعه دادن برند کسب و کار
- همکاری کردن با سایر کسب و کارها
مهم ترین ابزار برای توسعه و بهبود یک کسب وکار، آنالیز و تحلیل دقیق و حرفه ای بازارو مشتریان، به دست آوردن درک عمیق از نیازها و خواسته های مشتریان، طراحی محصولات و خدمات به صورت بهینه و مطابق با نیاز مشتریان و بازاریابی برای محصولات و خدمات کسب و کار است.
برنامه ریزی توسعه کسب و کار
برنامه ریزی توسعه کسب و کار به فرآیندی گفته می شود که به کسب و کار ها کمک می کند تا هدف گذاری بلند مدت واقع بینانه داشته باشند و به آن اهداف برسند. این برنامه از مواردی چون یافتن و تشخیص فرصت های توسعه و رشد، تدوین استراتژی برای بهره بردن از فرصت ها و عملیاتی کردن استراتژي ها تشکیل می شود..
فارغ از این که کسب و کار شما در چه حوزه ای است، قطعا برای افزایش سود خود باید آن را توسعه دهید. توسعه نیز تنها از طریق برنامه ریزی امکان پذیر است. برنامه ریزی برای توسعه در کسب و کارهای کوچک که در ابتدای مسیر خود هستند بسیار ضروری است.
اجزای اصلی برنامه توسعه کسب و کار چیست؟
شرح کسب و کار : برنامه توسعه باید شامل یک توضیح مختصر و خلاصه از ماهیت کسب و کار شما یعنی خدمات و محصولاتی که ارایه می کنید و بازار هدف و برتری های شما نسبت به رقیبانتان باشد.
تحلیل و ارزیابی : برنامه ریزی برای توسعه کسب و کار از تحلیل و ارزیابی وضعیت فعلی کسب و کار آغاز می شود.
اهداف : در یک برنامه توسعه باید به صورت روشن بیان شود که چه اهدافی دارید.این اهداف باید اسمارت باشند. یعنی قابل اندازه گیری و واضح و …( مطالعه در مورد هدف اسمارت )
برنامه عملیاتی : برنامه ریزی برای توسعه علاوه بر استراتژي های کلان شما باید ریز اقداماتی که برای توسعه انجام می شود را دربرگیرد.
شاخص هایی برای ارزیابی: در یک برنامه توسعه باید شاخص هایی برای ارزیابی فرآیند توسعه در نظر گرفته شود تا هر زمان بتوان به ارزیابی پرداخت و نتایج روشن و وواضحی از آن به دست آورد.
جمع بندی روش و مراحل توسعه کسب و کار
هر صاحب کسب و کار باید بداند روش توسعه کسب و کار چیست .اگر شرایط و سودآوری مجموعه و سازمان خود را بهبود ندهیم؛ احتمال بالایی وجود دارد که تغییر مداوم شرایط، ما را به سمت ضرردهی بکشاند.اصول مختلفی را باید برای طراحی استراتژی توسعه در نظر بگیریم.مهمترین اصل، توجه به خواسته و نیاز مشتریان و بازار هدف است.اصل اساسی دیگر توجه به بهینگی است. بهینگی با کاهش اتلاف سرمایه هایما، زمینه رشد و توسعه بیشتر را فراهم میکند. تشخیص این اصول وارائه راه حل و پیاده سازی آنها تنها توسط افراد متخصص در این حوزه قابل انجام است. بنابراین برای اینکه بتوانید به گونهای موثر سودآوری خود را افزایش دهید بهتر است یک تیم باتجربه و متخصص در حوزه تحلیل کسب و کار داشته باشید.
سوالات متداول در مورد توسعه کسب و کار
توسعه کسب و کار چیست؟
فرآیندی است برای رشد و سودآوری بیشتر یک کسب و کار. با شناسایی و جذب مشتریان جدید، وفادار نگه داشتن مشتریان فعلی و ایجاد فرصتهای جدید میتوان به آن دست یافت.
مراحل توسعه کسب و کار چیست؟
مراحل توسعه به صورت کلی شامل تحلیل، تشکیل یک تیم تحلیلگر، بررسی وضع موجود، مشخص کردن افراد ذینفع و نیاز آنها، تعیین توانمدیها و نقاط قوت کسب و کار و ارائه راه حل است.
استراتژی توسعه کسب و کار چیست؟
استراتژی روشن میکند که چگونه به صورت عملی، سود آوری یک مجموعه را افزایش دهیم.در واقع استراتژی ماند یک نقشه به ما میگوید که برای رسیدن به هدف در کدام جهت باید حرکت نماییم.