آنچه در این مقاله می خوانید
مدیریت عملکرد یکی از مهم ترین چالشهای مدیریت منابع انسانی میباشد. ارائه تعریفی از موفقیت برای نقشهای مختلف متفاوت است و اندازهگیری پیشرفت آسان نیست، به همین دلیل، مدیران باید خود را به بازخوردهای منظم و مفید مجهز کنند.
ناگفته نماند که رتبهبندی عملکرد، عملی انتزاعی است؛ چرا که نیاز است تا سازمان معیارهایی ثابت و منصفانه را برای آن تنظیم کند.
در اینجاست که هدف گذاری smart برای مدیریت عملکرد اهمیت مییابد. در واقع، این اهداف میتوانند بخشی از فرآیند مدیریت عملکرد شما در موارد زیر باشد:
• ایجاد شفافیت
• ایجاد انگیزه
• بهبود بهرهوری
• اندازهگیری پیشرفت
• اندازهگیری عملکرد کلی
در ادامه این مقاله نگاهی دقیقتربه هدفگذاری smart و نقش آن در مدیریت عملکرد خواهیم داشت.
هدف گذاری smart چیست؟
به آخرینباری که در زندگی شخصی هدفی تعیین کردهاید، فکر کنید. شاید این هدف را برای خود ترسیم کردهاید که یک مدرک حرفهای اخذ کنید یا شاید رفتن به یک تعطیلات رویایی را برای خود هدفگذاری کردهاید.
پس از تعیین هدف احتمالا تصمیم گرفتید که در کدام موسسه دوره تخصصی خود را بگذرانید یا با چه مقدار پول به تعطیلات بروید. سپس یک جدول زمانی برای اخذ مدرک تعیین کردهاید یا تاریخ سفر خود را مشخص کردهاید.
در این صورت شما نوعی هدف smart تعیین کردهاید. هدفی که مشخص (SPECEFIC)، قابل اندازهگیری (MEASURABLE)، قابل دستیابی(ACHIVABLE)، مرتبط (RELEVANT)و دارای زمانبندی(TIMED) است. به عبارت دیگر، هدف شما مبهم، غیرواقعی، غیرضروی، بدون زمانبندی و غیر قابل اندازهگیری نیست. روش هدفگذاری اسمارت هم برای زندگی شخصی و هم برای زندگی حرفهای، هم اهداف بلندمدت و هم کوتاه مدت قابل استفاده است.
در مدیریت عملکرد نیز اهداف اسمارت میتواند معیاری برای اندازهگیری پیشرفت، شناسایی نقاط ضعف و قوت، بازخوردها و عملکرد در طول زمان باشد. برای سازمانها این روش یک راه عالی برای اطمینان از این قضیه است که کارکنان در مسیر درستی برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت گام برمیدارند.
اهداف اسمارت میتواند به عنوان ابزاری برای تعامل بهتر در سازمان کارکرد داشته باشد. هدفگذاری اسمارت آن هم به صورت مشترک میان مدیران و کارمندان باعث ایجاد اعتماد و روشنسازی اهداف و همسویی اهداف کارمندان میشود. بررسیها نشان میدهد که تعیین اهداف اسمارت میتواند برای رسیدن به اهداف دشوار الهام بخش باشند و باعث انگیزه برای تلاش بیشتر شود.
عناصر اهداف اسمارت (smart)
طبق تحقیقات، وجود هدف گذاری smart در یک سازمان کاربردهای فراوانی دارد. اکنون با رویکرد مدیریت عملکرد، نگاهی به اجزای عبارت اسمارت خواهیم داشت.

مشخص بودن (SPECIFIC)
اهداف اسمارت مشخص و واضح هستند. همین شفافیت باعث میشود سردرگمی مدیران و کارمندان کاهش یافته و با تمرکز بیشتری به کار خود ادامه دهند. این ویژگی به مدیران کمک میکند تا گزارشهای عملکرد را به صورت عینیتر مورد بررسی قرار دهند. با اهداف مبهم، نمیتوان متوجه شد که آیا کارمند در انجام وظایف خود کوتاهی کرده یا برعکس فراتر از انتظارات عمل کرده است. با اهداف مشخص این مسئله مشهود خواهد بود.
قابل اندازهگیری (MEASURABLE)
اهداف اسمارت قابل اندازهگیری هستند در نتیجه میزان پیشرفت در آنها قابل پیگیری میباشد. اهدافی که قابل اندازهگیری هستند کاربردهای متعددی در مدیریت عملکرد دارند که عبارتاند از:
• تعیین وضعیت کارمندان نسبت به اهداف
• تعیین میزان فاصله یک کارمند با اهداف تعیین شده
• تعیین نقاط قوت و زمینههای بالقوه بهبود وضعیت
• مقایسه عملکرد در گذشته و اکنون یک کارمند
• مقایسه عملکرد یک کارمند با همکاران
قابل دستیابی (ACHIVABLE)
هر چند اهداف اسمارت کارمندان را به چالش میکشد ولی قابل دستیابی هستند. اهداف قابل دستیابی آن دسته از اهدافی هستند که کارمندان ابزار، پشتیبانی، زمان و تخصص لازم برای رسیدن به آن را در اختیار داشته باشند. اهدافی که دستیابی به آنها سخت باشد در نهایت دلیلی برای دلسردی کارکنان و صدمه زدن به عملکرد آنها خواهند بود. از طرف دیگر، اهداف قابل دستیابی میتوانند انگیزه بخش باشند و کارمندان را برای ادامه کار ترغیب کنند.
همسو بودن (RELEVANT)
اهداف اسمارت با اهداف توسعه، نقشها، وظایف و اهداف تجاری یک سازمان همسو هستند. اهداف همسو به چند دلیل دارای اهمیت هستند؛
• متمرکز نگه داشتن کارمندان
• کمک برای رسیدن به اهداف بزرگ سازمان
• ثبت بازخورد عملکرد مفید و کاربردی برای مدیران
• اهمیت یافتن اهداف کوچک
زمان دار (TIMED)
اهداف اسمارت محدود به زمان هستند، تاریخ شروع و تکمیل مشخصی دارند. با وجود یک جدول زمانی مشخص، هیچ سردرگمی در مورد اینکه در چه بازه زمانی باید به چه هدفی دست یافت، وجود نخواهد داشت. زمانبندی اهداف این فرصت را برای مدیران ایجاد میکند که با کارمندان خود ارتباط موثری برقرار کرده و آنها را در مسیر دستیابی به اهداف کمک کنند. علاوه بر این، طبق گزارشات کارمندان برای مدیران مشخص خواهد شد که برنامه زمانی اهداف چه وضعیتی دارد و در صورت لزوم مدیران میتوانند آن را اصلاح کنند.
چرا شفافیت به مدیریت عملکرد کارمندان کمک می کند؟
بیایید مثالی بزنیم. تصور کنید در یک شرکت، کارشناس تبلیغات گوگل در دپارتمان کمپین ها، با سابقه، توانمدی و KPI های یکسان نسبت به دیگر نیرو های شما، صرفا به علت داشتن فنون مذاکره، موفق به بستن قرارداری بهتر از کارشناسان دیگر تیم دیجیتال مارکتینگ می شود. به دلیل عدم شفافیت در شرکت شما، هیچکس نمیداند همکارش به چه میزان حقوق دریافت می کند؛ اما در مقطعی کارشناس فرضی شبکه های اجتماعی از حقوق بالاتر همکارش با شرایط برابر خبر دار می شود.
مفهوم نابرابری در ذهن کارمند شما شکل می گیرد و به این علت که پاسخی برای آن نمیابد، به صورت کاملا منطقی راندمان کاری خود را کاهش می دهد. کاهش میزان بهره وری از این منبع انسانی، اثری زنجیره ای بر کارمندان دیگر می گذارد و تبدیل به یک فرهنگ سازمانی می شود. در مدت محدودی، تجارت شما یا مهره های حیاتی خود را از دست خواهد داد؛ و یا دچار فرهنگی نامناسب شده و نابود خواهد شد.
اما اگر شفافیت در کسب و کارتان وجود داشت، شما حتی به راحتی قادر نبودید کارمند مورد نظر را استخدام کنید.
طبق کتاب فیلسوف و استاد دانشگاه هاروارد، مایکل سندلز، نابرابری باعث رویداد های غیر قابل پیش بینی می شود و در مواردی از نا عدالتی نیز خطرناک تر است. شفافیت تا درصد بالایی به برابری فرهنگ سازمانی کمک می کند. اما چگونه می توان علاوه بر تمام مشغله ها، به بر رسی ملاک های برابری نیز پرداخت؟
تکنولوژی، مدیریت عملکرد و اهداف اسمارت
مدیران به راحتی میتوانند بخش مهمی از اهداف اسمارت را با یک نرمافزار مدیریت کنند. این دسته از نرمافزارها به مدیران و کارمندان این امکان را میدهد تا با استفاده از آن ثبت اهداف، همسوسازی اهداف، پیگیری پیشرفت، ارائه بازخوردها و تشخیص دستاوردها به آسانی صورت گیرد. علاوه بر این، یکی از ویژگیهای این نرمافزارها ابزارهای تحلیلی آن است که با استفاده از آن میتوان به بینشی برای مدیریت استراتژیک عملکرد دست یافت.
پس از هدفگذاری صحیح، مدیریت عملکرد و بهرهوری دومین گام در مسیر موفقیت است. برای آشنایی با روش های جدید افزایش بهرهوری میتوانید مقاله افزایش بهرهوری کارمندان را مطالعه فرمایید.